در این شرایط که به خوبی مراقبت از جسم خود را آموزش میبینیم و میکوشیم تا مبتلا به این بیماری نشویم، باید به فکر روح و روان خود نیز باشیم و تلاش کنیم درگیر بیماریهای خطرناک در زمینه سلامت روان نشویم. این موضوع نیز راهکارهایی دارد که باید آموزش دید و یاد گرفت. در همین خصوص یکی از راهکارهایی که در مدیریت اضطراب، وسواس فکری و حتی عملی، خیلی تاکید میشود راه اندازی تفکر تحلیلی است. تفکر تحلیلی یعنی تقویت ذهن پرسشگر، یعنی هر فکر منفی که به ذهنم رسید اول از خود دو تا سوال بپرسم. سوال اول این است که چه مدارک و مستنداتی وجود دارد برای اثبات این فکر منفی و سوال دوم این است که آیا دلایل دیگری وجود دارد که خلاف این فکر منفی من را ثابت کند که الان من مطلع نیستم و حالا آنها چیست؟ وقتی این دو تا سوال را میپرسید ذهن ۱۸۰ درجه میچرخد و میگوید الان میتوانم کارهای زیادی انجام دهم.
انسان یک موجود اجتماعی است.» بارها این جمله را شنیدهایم، اما در این دوران که در قرنطینه به سر میبریم و با بیماری خطرناک کرونا دست و پنجه نرم می کنیم، کاملاً این جمله را به طور واضح، درک کردیم. عدم رابطه با جامعه و تنها در خانه ماندن، خود به خود، مشکلات روحی فراوانی را ایجاد میکند. در کنار این انزوای اجباری، ترس و نگرانی از ابتلا به بیماری که افراد بسیاری را در دام مرگ انداخته است میتواند سرآغاز مشکلات روحی جدی تری برای یکایک افراد جامعه باشد.
کاهش میزان افسردگی بعد از شیوع کرونا، بحثی نیست که فقط اختصاص به امروز داشته باشد. برای کاهش میزان افسردگی به دلیل وجود هر پدیدهای، باید از سه زاویه مختلف به موضوع نگاه کرد.
اولین زاویه، نگاه در سطح خرد است، دیگری در سطح میانی و در نهایت، نگاه سوم به سطح کلان باز میگردد. روانشناسان و حتی روانشناسان اجتماعی بیشتر در سطح خرد به وقایع میپردازند. متخصصان روانشناختی، به روانشناسی رنگها، شادیآفرینی و لزوم توجه به اوقات فراغت اشاره میکنند. برنامههای تلویزیونی هم از این دسته هستند، به عنوان مثال پیامهای تلویزیونی، برنامههای طنز، اجرای نمایشهای شاد و نظایر آنها همگی در سطح خرد اثرگذاری دارند.
به عنوان مثال، سازمان شهرداری با پرداختن به مبلمان شهری میتواند در اینخصوص اثرگذار باشد. فردی که پا به خیابان میگذارد با دیدن مبلمان شهری زیبا میتواند انرژی مثبت بگیرد یا در سطح میانه در مدارس با توجه به تنوع رنگها، نوع برخورد اولیای مدارس با دانشآموزان، رنگ و لعاب در و دیوار مدرسه یا محیط دانشگاه، همه و همه میتوانند در روحیه و افزایش نشاط اجتماعی تأثیر داشته باشند.
اما بحث اصلی سطح کلان است که به ساختارها مربوط میشود. پارامتر اصلی در جهت افزایش نشاط اجتماعی، رضایت اجتماعی است. در واقع هرچه رضایت اجتماعی بالاتر باشد، نشاط اجتماعی هم سطح بالاتری پیدا میکند و در نهایت در سلامت اجتماعی خود را نشان میدهد. وقتی که رضایت اجتماعی مطرح میشود ، اکثریت اعضای جامعه را در برمیگیرد. مؤلفههایی مانند احساس امنیت ، امید به آینده و میزان مشارکت اجتماعی، از جمله مؤلفههایی هستند که در افزایش نشاط اجتماعی تأثیرگذار هستند؛ اما متأسفانه در جاهایی میبینیم که این مؤلفهها در جامعه ما با مشکلات جدی روبهرو است. مثلاً امید به آینده میتواند موتور محرکه نشاط را به حرکت آورد. بسیاری از افراد در جامعه ما دچار روزمرگی شدهاند و علاوهبر آن در خصوص ۱۰ سال یا ۲۰ سال آینده خود و فرزندانشان احساس امنیت شغلی یا تحصیلی ندارند. نباید فراموش کرد با افزایش احساس امنیت اجتماعی است که افراد میتوانند از سطح افسردگی خود بکاهند.
قطعاً برای کاهش میزان افسردگی بعد از شیوع بیماری کرونا باید ترسیم خوبی از وضعیت جامعه داشته باشیم تا بتوانیم راهکارهای عملی و با فایده پیدا کنیم. در بحث مشارکت در بعد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی باید فعالیتهای مسئولان بیشتر شود.
در مشارکت اجتماعی افراد باید بتوانند پتانسیل خود را افزایش دهند. در بحث سازمانهای مردمنهاد هم باید مشارکتها حداکثری باشد، زیرا در بروز بحرانهایی مثل کرونا، این سازمانهای مردمنهاد هستند که میتوانند به یاری دولتها بیایند، اما امروز متأسفانه میبینیم که چنین سازمانهایی خیلی پراکنده در حال فعالیت هستند. در بعد مشارکت فرهنگی، اقوام باید بیشتر از امروز، دیده شوند، زیرا با احساس مشارکت سطح نشاط اجتماعی در کل جامعه افزایش پیدا میکند و در نهایت میتوان از میزان افسردگیها تا سطح بالایی کاست. وقتی رضایت اجتماعی افزایش پیدا میکند، نشاط هم افزایش مییابد. نگاه جامعهشناسان این است که در سطح کلان بیشتر باید به مسائل و مشکلات توجه شود. یعنی توجه به ساختارها و اصلاح ساختارها، میتواند به کاهش افسردگی کمک کند. آنچه که واضح است، اینکه با وقوع وقایعی مانند کرونا به آتش عدم نشاط دمیده میشود. پس زودتر باید راهکارهای لازم در جهت حل این معضل اجرایی شود.